مصاحبه‌کننده: کتاب هفته (خانه کتاب ایران)

تاریخ: پاییز 1391

آخرين كتابي كه در نشر «تك درخت» منتشر كرده‌ايد، ترجمه تركي آذري اشعار امام خميني (ره) است. چطور شد كه اين اشعار را ترجمه كرده‌ايد؟

 ترجمه‌ی اين اشعار را از سال 1369 آغاز كردم و سعي كردم غزل به غزل جلو بيايم و با رعايت وزن، اشعار امام (ره) را از فارسي به تركي برگردانم. افزون بر غزل‌ها ، 64 رباعي از امام (ره) و دو ترجيع بند را هم به همان شكل منظوم ترجمه كرده‌ام. اين ترجمه‌ها پيش از اين در مطبوعات و از جمله هفته نامه «سهند» منتشر شده بودند. اشعار امام (ره) را دوست دارم و در آنها ابعاد گوناگوني را مي‌بينم كه جاي تامل بسيار دارد و كار من روي اين اشعار هم درست به همين دليل بود.

شما اشعار را با همان وزني كه در فارسي وجود دارد به تركي برگردانده‌ايد. اين نكته سبب نشده تا معناي اين اشعار دچار دگرگوني شود؟

 

ترجمه‌ی شعر به شعر همچنان كه مي‌دانيد بسيار دشوار است، اما از آنجا كه فارسي و تركي قرابت بسياري با هم دارند، مي‌توان چنين كاري را انجام داد. پيش از اين هم در عرصه‌ی ترجمه متون عرفاني، كارهايي از اين دست و با حفظ عبارات انجام شده، چرا كه ترکی آذری، نزديكي‌هاي بسياري به فارسي دارد. البته و به طور قطع با دشواري‌هايي هم روبرو بودم ، اما به دليل علاقه‌اي كه به اشعار امام (ره) داشتم، اين مشكلات هم آسان شدند. به باور من، اشعار امام از دل برآمده‌اند و لا‌جرم بر دل مي‌نشينند. من هم بسيار از روي علاقه و با اشتياق اين كار را انجام دادم و مي‌توانم بگويم برخي از اين ترجمه‌ها، همين گونه به صورت شهودي آمدند و بر كاغذ جاري شدند. يعني اشعار را مي‌خواندم و ترجمه در ذهنم پرداخته مي‌شد.

ترجمه‌ی اين اثر چقدر زمان برد؟

 

من از سال 1369 كار ترجمه را شروع كردم و اجازه دادم تا روند كار آرام آرام و با طمأنينه پيش برود. در زمان‌هاي گوناگون كار ترجمه را انجام مي‌دادم. گاه پيش مي‌آمد كه نيمه شب از خواب بيدار مي‌شدم و بخشي از كار را پيش مي‌بردم. گمان مي‌كنم در ترجمه‌ی اين اشعار موفق بوده‌ام چرا كه از روي دل كار كرده‌ام و عاشقانه كار را پيش برده‌ام. از كاري كه انجام انجام داده‌ام راضي‌ام. البته هيچ كاري را نمي‌توان یافت كه بدون نقص باشد و به طور حتم اين ترجمه هم داراي اشكالاتي است، اما تلاش من اين بوده كه كار با كمترين خطايي منتشر شود. انتظار دارم دوستان كارم را نقدكنند و من پيشاني كساني را كه اثر را بخوانند و نقد کنند مي‌بوسم.

شما به عنوان مترجم اثر، يعني كسي كه اشعار از صافي ذهنش گذشته ، كدام بخش از اشعار امام (ره) را داراي تشخص مي‌دانيد؟

 

وجوه عرفاني اشعار امام(ره) بسيار برجسته است و مي‌توان بدون شك آنها را شاخصه‌ی شعر ايشان دانست. به گمان من مي‌توان اين عبارات و استعاره‌ها را در شعر ترکی آذری هم مشاهده كرد و من بر خلاف برخي كه معتقدند زبان آذري  توان آن را ندارد تا شعر عرفاني را در خود جذب كند، بر اين باورم كه مي‌توان در اين زبان  هم شعر عارفانه را به بهترين وجهي داشت. البته اين نكته زماني حاصل مي‌شود كه ظرايف و زواياي زبان ترکی آذری را به خوبي بشناسيم تا بدانيم چگونه مي‌توان به بيان مسايل عرفاني در آن پرداخت . بسياري از دوستان قايل به آن نظر متاسفانه با عروض هم خيلي آشنا نيستند.

يعني شما وجوه عارفانه‌ی اشعار امام (ره) را بارز مي‌دانيد و كوشيده‌ايد آن را در ترجمه در اولويت نخست قرار دهيد؟

 

بله، به نظر من، نه تنها اين وجه در اشعار ايشان بسياري قوي است، تاثير‌گذاري بسياري هم دارد. به همين دليل من گمان مي‌كنم كسي نيست كه اين اشعار را بخواند و تحت تاثير قرار نگيرد و از درون متحول نشود. من هم اين توانايي را در خودم حس كردم كه بتوانم اين فضاي معنوي را به زبان مادري‌ام برگردانم. سعي كردم اين ترجمه، زبان و بيان امام(ره)به تركي باشد.

يعني اگر امام (ره) مي‌خواستند به زبان آذري ايراني شعر بگويند، چنين مي‌گفتند؟

 

به نظر بنده بله. زبان ايشان سهل و ممتنع به نظر مي‌رسد و عوام هم آن را متوجه مي‌شوند. از سوي ديگر، اين اشعار با آنكه ساده به نظر مي‌رسند، اما در عين حال معاني عميقي را در بر دارند. يعني در حالي كه افراد عادي از خواندن اشعار ايشان مستفيض مي‌شوند، كارشناسان هم نكاتي براي كشف كردن دارند. تلاش من اين بود كه اين وجه دو‌گانه در ترجمه‌ی من لحاظ شود و اكنون خوشحالم كه ترجمه‌ی من از اشعار امام (ره) تا روستاهاي آذربايجان هم رفته است. چنانچه پيش‌تر گفتم، ترجمه‌ی تعدادي از غزليات امام (ره) در نشريه‌ی «سهند» و در همان سال‌هاي 69 و 70 روي داد و بسياري از خوانندگان با اين ترجمه‌ها پش از انتشار كتاب آشنايي داشتند.

كتاب ديگري با عنوان «پگاه باور» منتشر كرده‌ايد كه نوشته حكيم ملا محمد فضولي است و شما آن را به فارسي ترجمه كرده‌ايد. كمي از اين كتاب بگوييد.

 

اهل علم كلام در طول تاريخ همواره با هم مباحثه‌ی كلامی داشته‌اند و سخنان و انديشه‌هاي خود را در اين قالب جدلي عرضه مي‌كرده‌اند. حكيم محمد فضولي هم اين كتاب را به زبان عربي و با بهره‌گيري از همين نوع نگاه نوشته است. مهم‌ترين دستاورد فضولي در اين كتاب اين است كه به عنوان يك شيعه ، اين بحث‌ها را انجام داده است، چرا که تا پيش از او تنها اهل سنت در علم كلام سابقه داشتند اما فضولي، اهل تشييع را هم وارد اين بحث‌ها كرده است و به همين دليل و به واسطه‌ی حضور او ما واژگانی نو را در علم كلام شاهديم. به عنوان مثال او عبارت «مهدي منتظَر» را وارد علم كلام كرد و همچنين درباره‌ی ولايت بحث‌هاي بسياري جالبي را مطرح كرده است....

براي ترجمه‌ی كتاب چه دشواري‌هايي را پيش رو داشتيد؟

 

متاسفانه نسخه‌اي كه در اختيارم قرار گرفت، غلط‌هاي چاپي بسياري داشت. من اين كتاب را اعراب گذاري كردم و عبارات و اصطلاحات آن را در انتهاي كتاب آوردم. اين مشكل كه نسخه‌هاي كاملي از كتب قديمي در دسترس نيست، يكي از دشواري هايي است كه بسياري با آن رو به رو يند.

اما اين كتاب، جاذبه‌ها و نكات بسیار جالبي دارد. تا پيش از فضولي ، بحث امامت در علم كلام مطرح نبود و او براي نخستين بار اين بحث را مطرح كرد. اين كتاب بسيار معتبر است و در حوزه‌هاي علميه هم به آن توجه وي‍ژه مي‌شود.  اين كتاب به تازگي از سوي انتشارات دانشگاه اديان در قم منتشر شده است.

گويا به تازه‌گي ديوان اشعار عربي ملا محمد فضولي را هم ترجمه كرده ايد؟

 

بله. از جمله كارهاي من که به تازه‌گي منتشر شده مي‌توان به ديوان عربي اشعار حكيم ملا محمد فضولي، شاعر قرن دهم اشاره كرد. اين كتاب سال‌ها مفقود بود تا اين که نسخه‌ی منحصر به فردي از آن توسط خاور‌شناس روس به نام ا. برتلس به شكلي مغلوط منتشر كرد. يعني به همان صورت چاپ عكسي، بعد از آن اين كتاب چند بار ديگر چاپ شد كه يكي از آن‌ها در بغداد و حدود 10 سال پيش روي داد. نكته‌ی مشترك همه‌ی اين چاپ‌ها آن بود كه هيچ كدامشان اعراب نداشتند و به شكلي مغلوط منتشر شده بودند. من اين ديوان را كه يازده قصيده است در مناقب مولاي متقيان حضرت علي (ع) اعراب گذاري و پس از  برطرف کردن غلط هاي چاپي ، آن را به شعر ترکی آذری ترجمه كردم.

او علاوه بر اين دانشمندي تمام عيار و فيلسوفي كامل بود، شاعري سه زبانه بود و به هر يك از اين زبان‌ها چنان تسلط داشت كه مي‌توانست در آنها شعر هم بگويد. او ديوان مفصلي به زبان فارسي دارد كه  سال 1966 مرحوم خانم حصيبه ماضي‌اوغلو آن را در آنكارا تصحيح و منتشر كرد. من آخرين بار اين كتاب را سال 1388 با استفاده از چند نسخه  و همچنين  تصحيح خانم ماضي اوغلو توسط انتشارات ياران به چاپ رساندم. فضولي كتاب ديگري با عنوان «رند و زاهد» به زبان فارسي دارد كه اثري منثور به سبك گلستان سعدي است. در اين كتاب، دو شخصيت پدر و پسر را داريم كه پدر نماد «زهد» و پسر نمادي از فردي «رند» است و اين دو با هم به مباحثه مشغول مي‌شوند. اين كتاب را من سه سال قبل و با استفاده از شش نسخه‌اي كه در كتابخانه‌ی شهيد مطهري، مجلس و جاهاي ديگر يافته بودم، تصحيح كرده‌ام.اين كتاب پيش از اين با چاپ‌هاي سنگي نه چندان درست و مناسب منتشر شده بود و انتشار تصحيح آن ضروري به نظر مي‌رسيد.

حكيم  ملا محمد فضولي (913-976ق) كتاب ديگري دارد با عنوان «سفر نامه روح» (با نام «صحت و مرض» هم از آن ياد مي‌شود) كه در آن به طور تمثيلي روح در بدن سفري را انجام مي‌دهد. اين كتاب هم ماهيت عرفاني دارد و هم پيشينه‌ی پزشكي و همچون سفرنامه «دانته» و «ارداويراف نامه» نگاهي تمثيل وار دارد و مشابه آن را مي‌توان در ادب فارسي و جهاني بسيار يافت. فضولي به جز آثاري که به فارسي دارد، کتاب‌هایی هم به زبان ترکی آذربایجانی به رشته تحرير در آورده است. یکی از اين كتاب‌ها «حديقة السعدا» نام دارد و در مراثي حضرت سید الشهدا (ع) و در برابر «روضة الشهدا»ي معروف نوشته شده است . اين اثر به نظم و نثر ترکی نوشته شده و در سال‌هاي اخير بارها در تهران و قم منتشر شده است. او همچنين به جز دیوان اشعار ترکی، منظومه‌ای ترکی به نام «ليلي و مجنون» دارد كه من آن‌ را با ديوان قيس به عربي و «ليلي و مجنون»هاي نظامي گنجوي و امير خسرو دهلوي به فارسي و مثنوي معروف امير عليشير نوايي به تركي جغتايي مقايسه‌ی تطبيقي و متن آن را در قالب كتابي عرضه كرده‌ام.

همچنين چند سالي است كه روي ترجمه قرآن به زبان ترکی آذری كار مي‌كنم و اميدوارم كارم هر چه زودتر به پايان برسد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید