بینابدان گلن سس
یکشنبه, 14 فروردين 1401
بینابدان گلن سس (مقاله منتشر شده درگاهنامه بناب‌شناسی، شماره ۱)   دکتر ح. م. صدیق  ... ادامه مطلب ...
IMAGE داستان های حماسی کوراوغلو
یکشنبه, 14 فروردين 1401
کوراوغلو   داستان های حماسی کوراوغلو با مقدمه و نظارت فنی دکتر ح. م. صدیق انتشار... ادامه مطلب ...
شماره 12: «مرا ببوس»، «گل اوپ منی» و «آچیل سحر» ترانه لری نین شاعرلری
یکشنبه, 11 ارديبهشت 1401
«مرا ببوس»، «گل اوپ منی» و «آچیل سحر» ترانه لری نین شاعرلری دکتر ح. م. صدیق «مرا... ادامه مطلب ...
پیشگفتاری بر دیوان همای مشکینی
یکشنبه, 14 فروردين 1401
مقدمه   آن چه زیر دست خواننده است، مجموعه ی اشعاری است از شاعری متعهد، متدین و... ادامه مطلب ...
IMAGE اعطای نشان عالی خدمت به دکتر حسین محمدزاده صدیق
پنج شنبه, 30 فروردين 1397
پنجشنبه 17 اسفند 1396 مراسم جشن با شکوه استقلال کانون مردم‌نهاد وکلای دادگستری در... ادامه مطلب ...
IMAGE اهمیت چاپ جدید سنگلاخ در موضوع اشعار ترکی و فارسی
جمعه, 03 دی 1395
(پژوهشنامه‌ی خاورشناسی نسخه (شش‌ماه نامه)، ج 16، ش 42، سال 2016 م.) دوچنت دکتر اسرافیل... ادامه مطلب ...
IMAGE مصاحبه‌ی شمس نگار با دکتر ح. م. صدیق به مناسبت سال یونس امره
چهارشنبه, 30 فروردين 1396
سؤال اول: با توجه به این که یکی از موارد مورد پژوهشی و کتب منتشره حضرتعالی درحوزه... ادامه مطلب ...
IMAGE مصاحبه با دکتر ح. م. صدیق، ترکی‌پژوه و محقق خستگی‌ناپذیر
پنج شنبه, 21 مرداد 1395
چندی پیش در آستانه‌ی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران (اردیبهشت 1395) مصاحبه‌ای با... ادامه مطلب ...
IMAGE انتشار مجموعه شعر «آنا تبریز» سروده رامین عسکریان
شنبه, 23 دی 1396
مجموعه شعر «آنا تبریز» سروده‌ی دکتر رامین عسکریان با مقدمه‌ی دکتر ح. م. صدیق توسط... ادامه مطلب ...
IMAGE انتشار مجموعه شعر «باشینی اوجا توت ائینالی داغیم» سروده بهمن پورباقری
چهارشنبه, 20 دی 1396
مجموعه شعر «باشینی اوجا توت ائینالی داغیم» سروده‌ی بهمن پورباقری (حسرت) در 96 صفحه... ادامه مطلب ...
IMAGE Nəsiminin məzhəb, məslək və milli mənsubiyəti
جمعه, 15 آذر 1398
Qeyd. Dekabrın 5-də Bakıda "Nəsimi 650: haqqın carçısı" mövzusunda beynəlxalq elmi-praktik konfrans keçirilib. Həmin konferansda Prof.... ادامه مطلب ...
Nəsiminin Qəzəlinin Şərhi
جمعه, 17 آبان 1398
Nəsiminin Qəzəlinin Şərhi   Prof. Hüseyn M. Sədiq – f.e.d Tehran Pedaqoji İnstitutunun pensiyaya çıxmış professoru    ... ادامه مطلب ...
IMAGE کلمه قصار استاد دکتر ح. م. صدیق (در مواجه با بداخلاقان)
شنبه, 04 آبان 1392
در مواجهه با افراد و گروه هایی که هتاکی و بی ادبی و بداخلاقی خط مشی آنان است باید... ادامه مطلب ...
نگرشهای تو زندگی‌ات را رقم می‌زند
جمعه, 11 مرداد 1392
وقتی بشارتی نیست - 50 -  زماني كه انسان متوجه شود راهي كه در زندگي پيش روي او است،... ادامه مطلب ...
IMAGE دانلود دکلمه‌ی غزلی از حکیم محمد فضولی
شنبه, 15 فروردين 1394
شعر فارسی: حکیم ملا محمد فضولی ترجمه ترکی: حسین دوزگون - دکلمه: شاهرخ نخعی حجم: 5... ادامه مطلب ...
IMAGE دانلود موسیقی مکتب مولویه - نی‌نوازی
دوشنبه, 17 آذر 1393
دانلود نی‌نوازی صوفیان مولویه حجم 10 مگابایت DOWNLOAD برای موارد بیشتر اینجا کلیک... ادامه مطلب ...
IMAGE ترجمه‌ی منظوم ترکی چند شعر امام خمینی (ره)
یکشنبه, 30 فروردين 1394
اشعار امام خمینی (ره) توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق در سالهای  1368 تا 1370 ترجمه... ادامه مطلب ...
IMAGE ابو العلاء معرّی‌نین «فخریّه» قصیده‌سی‌نین تورکجه ترجمه‌سی
پنج شنبه, 29 اسفند 1392
دوقتور ح. م. صدیق عرب ادبیاتینا چوخ قدیم زمانلاردان رغبت بسله‌میشدیر. من اؤزۆم 1346... ادامه مطلب ...
IMAGE حبیب ساهر، حسین دوزگونون باخیشیندا
سه شنبه, 04 ارديبهشت 1397
نعمت مسگری حبیب ساهر چاغداش دورده بلکه ده آذربایجانین ان بؤیوک، ان گوجلو، ان... ادامه مطلب ...
IMAGE تحلیل فولکور در آثار دکتر صدیق (‌از دیدگاه زبان و محتوا) - قسمت دوم
یکشنبه, 14 دی 1393
فاطمه بهرامی صالح قصه های کچل    این مجموعه که به نام دنیای قصه‌ی بچه‌ها چاپ شده... ادامه مطلب ...
IMAGE مشروطیت دؤنمینده فعالیت گؤسترن نسیم شمال
پنج شنبه, 16 مرداد 1393
دکتر ح. م. صدیق ملک الشعرای بهار بیر شعرینده دئییر: احمدای سید اشرف خوب بود،... ادامه مطلب ...
IMAGE یک روز در خاف (سفرنامه) قسمت چهارم
چهارشنبه, 11 تیر 1393
دکتر ح. م. صدیق فولکلورپژوه خافی دوستان همراه، عصر ساعت 7 از نگهبان موزه‌ی... ادامه مطلب ...
IMAGE مخزن الاسرار نظامی با ترجمه‌ی منظوم ترکی ابوالفضل حسینی (حسرت)
سه شنبه, 07 بهمن 1393
مثنوی «مخزن الاسرار» اثر نظامی گنجوی با ترجمه‌ی منظوم ترکی «دکتر سید ابوالفضل... ادامه مطلب ...
IMAGE منتخب الخاقانی فی کشف حقایق عرفانی (بیرینجی بؤلوم)
یکشنبه, 26 آبان 1392
مولف: ملا عبدالله زنوزی - تورکجه‌یه چئویرن: دکتر حسین محمدزاده صدیق. اؤن سؤز... ادامه مطلب ...
IMAGE سخنرانی دکتر ح. م. صدیق پیرامون ادبیات عاشیقی آذربایجان در فرهنگسرای مهر
شنبه, 25 مهر 1394
فرهنگسرای مهر در اولین جلسه سلسله برنامه های جستاری در موسیقی به بررسی تخصصی... ادامه مطلب ...
IMAGE سنگلاخ، گنجواژه‌ی امیر علیشیر نوایی
شنبه, 25 بهمن 1393
متن سخنرانی دکتر حسین محمدزاده صدیق در همایش امیر علیشیر نوایی. مشهد مقدس،... ادامه مطلب ...
سالشمار زندگی استاد شهریار
شنبه, 12 مرداد 1392
در این جا سالشمار زندگی و حیات ادبی شهریار را بر کتاب می‌افزایيم. این سالشمار را... ادامه مطلب ...
شهريار و بولود قاراچورلو سهند
شنبه, 12 مرداد 1392
مقاله‌ی «شهریار و سهند» درباره‌ی روابط ادبی شهریار با حماسه‌پرداز بلندآوازه‌ی... ادامه مطلب ...
IMAGE «خسرو و شیرین» نظامی و «فرهاد و شیرین» امیر علیشیر نوایی
یکشنبه, 06 ارديبهشت 1394
دکتر ح. م. صدیق («سهند» هفته‌لیگیندن بیر قطعه- سال 1374) هفته‌لیگیمزده «نظامی... ادامه مطلب ...
IMAGE مراغه‌لی اوحدی و تبریزلی صائب
پنج شنبه, 03 ارديبهشت 1394
دکتر ح. م. صدیق (سهند هفته‌لیگی‌نین ادبی یازیلاری - چهارشنبه 17 خرداد 1374- شماره 257)... ادامه مطلب ...
تورکجه شعر بیلگیسی - بئشینجی درس
شنبه, 12 مرداد 1392
تک هجالي قوشغولار  بئله‌ليکله بحث لريميزده شعريميزين جوت هجالي قاليبلاري‌نين... ادامه مطلب ...
تورکجه شعر بیلگیسی - دؤردونجو درس
شنبه, 12 مرداد 1392
جوت هجالي اؤلچولو شعرلرده دوراقلار جدولي  1.     دؤرد هجالي اؤلچو: 2+2 1+3 3+1  ... ادامه مطلب ...
شرح منظوم چهل کلام
جمعه, 08 مرداد 1400
شرح منظوم چهل کلام (سروده ی حریمی) (شاعر قرن ۱۲)   هدیه ی دکتر صدیق در آستانه ی عید... ادامه مطلب ...
حسین دوزگونون شعری (شهید «ثقة الاسلام»ین خاطره‌سینه)
شنبه, 23 فروردين 1393
دوغوم (شهید «ثقة الاسلام»ین خاطره‌سینه) - 1 – اَشْهَدُ اَنَّ عَلیًّ وَلیُّ الله... ادامه مطلب ...
IMAGE عکس دسته جمعی اختتامیه همایش علیشیر نوایی
سه شنبه, 28 بهمن 1393
دکتر ح. م. صدیق عضو هیئت علمی همایش امیر علیشیر نوایی (دانشگاه فردوسی مشهد، بهمن 1393)... ادامه مطلب ...
IMAGE گزارش تصویری از کنگره جهانی جاده ابریشم در دانشگاه استانبول
جمعه, 10 آبان 1392
استاد دکتر صدیق روز پنجشنبه عصر پس از پایان کنگره جهانی جاده ابریشم واقع در... ادامه مطلب ...
IMAGE لوح تقدیر کنگره جهانی جاده ابریشم- دانشگاه مدنیت استانبول
چهارشنبه, 15 آبان 1392
لوح تقدیر کنگره جهانی جاده ابریشم دانشگاه مدنیت استانبول آبان ماه 1392 ادامه مطلب ...
IMAGE لوح تقدیر هشتمین کنگره تورکولوژی دانشگاه استانبول
چهارشنبه, 17 مهر 1392
لوح تقدیر هشتمین کنگره جهانی تورکولوژی به استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق مهرماه 1392 ادامه مطلب ...
IMAGE معرفی کتابخانه دکتر حسین محمدزاده صدیق
جمعه, 11 مرداد 1392
كتابخانه‌ی وقفی استاد، كتابخانه‌ای است كه بنیانش از سال 1334 شكل گرفت. یعنی از... ادامه مطلب ...
شماره 12: نیمه پنهان هستی
یکشنبه, 11 ارديبهشت 1401
به یاد استاد ناظر بیوک ملایی عقل ورق ورق بگشت، عشق به نکته یی رسید / طائر زندگی برد... ادامه مطلب ...
شماره 12: ناظر شرفخانه ای از نگاه دیگران
یکشنبه, 11 ارديبهشت 1401
ناظر شرفخانه ای از نگاه دیگران   زنده یاد یحیی شیدا شاعر، ادیب و روزنامه نگار... ادامه مطلب ...

سلسله مقالات قوپوزنوازان دلسوخته‌ی آذربایجان در نشریه‌ی مقام موسیقایی وابسته به سوره مهر در شماره‌های پیوسته چاپ شده است.

* * * 

«عاشيق علسگر» خداوند ساز و سخن و برجسته‌ترين سيماي تاريخ عاشيقي در آذربايجان است كه مكتبي خاص در اين نوع ادبي به وجود آورد.

پژوهشگران فن، ظن قوي مي‌برند كه وي در سال 1821 م. در روستاي «آغ كيلسه» از روستاهاي ولايت «بارسار گئجر» در ارمنستان كنوني متولد شده است. پدرش، علي‌محمد، هيزم‌شكن بود و طبع شعر هم داشت. وي كه سرپرست عايله‌اي هشت نفري بود، به سبب سختي معيشت، علسگر را در 14-13 سالگي پيش شخصي به نام «كربلايي قربان» به نوكري داد.

علسگر كه از كودكي به شعر و ساز عاشيق‌ها علاقه‌مند بود، از 16-15 سالگي آغاز به ساز زدن و شعر سرودن كرد و پيش «عاشيق علي» نمونه‌هاي اصيل شعر عاشيقي، هنر عاشيقي و بنيان و اصول سازنوازي را آموخت و روزي در «دئييشمه»اي (= مناظره) كه ميان آن دو در يك مجلس جشن اتفاق افتاد، بر استاد خود پيروز شد و آوازه‌ي بزرگ يافت.

پسر عاشيق علسگر، به نام «عاشيق طالب» نيز عاشيقي ماهر بود و عاشيق‌هايي نظير «عاشيق حسينعلي»، «عاشيق مصطفا»، «عاشيق نجف»، «عاشيق اسد» و جز اينان از شاگردان او به شمار مي‌روند. عاشيق علسگر خود در يكي از شعرهايش مي‌گويد:

نامم عسگر است، مرد مردانه.

دوازده شاگرد در هر سو دارم.

اگر روباهي، به ميدان شير گام مگذار!



عاشيق علسگر را در زمان حياتش در همه‌ي ولايات مي‌شناختند. ساز بر دوش،‌ اغلب شهرها و ايلات آذربايجان را مي‌گشت، در مجالس جشن و سرور شركت مي‌نمود، با عاشيق‌ها مناظره مي‌كرد و هميشه نيز بر آنان غلبه داشت.

علسگر در جواني «صحنه بانو»، دختر كربلايي قربان را دوست مي‌داشت كه «پوللو محرم» برادر كربلايي قربان مانع وصال آن دو دلداده شد و صحنه بانو را به پسر خودش، مصطفي، نامزد كرد.1 هم از اين رو، عاشيق تا چهل سالگي تنها ماند و زن نگرفت و در اين سن با زني به نام «آنا خانم» ازدواج كرد، ولي هميشه به ياد عشق نخستين خود بود. 

در سال‌هاي 1919- 1918م. در آذربايجان شمالي جنگ مهيبي ميان ارمنيان و آذربايجانيان رخ داد. در اين جنگ‌ها كه دامنه‌ي آن تا مناطق جنوبي كشيده شد، بيشتر شهرها و ولايات آذربايجان غارت شد. از جمله ولايت «گؤيچه» به يغما رفت و اهالي ولايت به روستاهاي اطراف پراكنده شدند. علسگر نيز با خانواده‌ي خود به روستاي «يانشاق» از ولايت «كلبه جر» كوچ كرد. بي‌گمان شعر زير محصول اين دوران است:

پدرم چي شد؟ بر سر ما چه رفت؟

روزگارم از هم پاشيد،‌ قلعه‌ام پريشان شد.

بار و بنه‌ام را بستم و قافله به راه انداختم،

امروز از اين سرزمين به دياري ديگر كوچ مي‌كنم.2



علسگر مردي چهارشانه و بسيار تنومند بود. چشماني سياه و ابرواني پرپشت داشت. پس از برافتادن حكومت مساوات، دوباره به زادگاه خود «آغ كيلسه» برگشت و در سال 1926م. در 95 سالگي وفات يافت.

مرده‌ريگ عاشيق علسگر بسيار غني و سرشار است. او بيشترين منظومه‌ها و شعرهاي عاشيقي را در زمان حياتش از حفظ داشت و هفتاد و دو آهنگ عاشيقي بلد بود. از ميراث ادبي و اكنون پنج‌ هزار خط شعر گردآوري شده است. وي بديهه‌سراي ماهري بود و سروده‌هاي بي‌شماري داشت كه بيشتر آن‌ها اكنون در دست نيست. خود نيز در زمان حياتش موفق به جمع‌آوري آن‌ها نشد.

عاشيق، در سروده‌هاي خود به مثابه‌ي ناظري تيزبين و دقيق و مردم دوست جلوه مي‌كند كه خود را شريك غم و درد مردم مي‌داند. در جايي مي‌گويد كه عاشيق بايد:

براي مردم از راستي سخن گويد،

شيطان نفس را در آتش كشد،

پاك نظر و پاكدامن باشد،

و از خود نام خوش بر جاي گذارد.



عاشيق علسگر نيز مانند عاشيق‌هاي قرون وسطا خود را در اجتماع فئودالي تنها حس مي‌كند، غمين مي‌شود و زبان به شكايت مي‌گشايد:

زمانه‌ي بد طينت! فلك بي‌مروت!

شام به صبح و صبح به شام مي‌پيوندي،

در هر لحظه هزار دوز و كلك به كار مي‌آوري،

پريشان مي‌سازي و باز به نظام مي‌آوري.



در زمانه‌ي او راستي، انسانيت، جوانمردي، سخاوت، دوستي و مروت افسانه بود. جهان از آن ناجوانمردان بود:

من از ناكسان و بدطينتان،

سخن راست و وفاي به عهد نديدم،

بسيار با ناجوانمردان مباحثه كردم،

ناموس و شرف و شرم در آن نديدم.



در سرتاسر آفرينش عاشيق، حتي در تغزل و آهنگ‌هاي او غم،‌ قهر، فرياد از تنهايي و خون و اندوه سايه دارد. خود را اغلب «قول علسگر»، «بي‌نوايي چون علسگر» و «يازيق علسگر» مي‌خواند و تعبيراتي مانند «علسگر، شاد نشدم در دنيا»، «دلم غمين و دردآگين است» و «از ازل سرنوشتم شوم است»، فراوان به كار مي‌گيرد. در نظر او اين اندوه، اندوه شخصي عاشيق است اما چنين نيست. علسگر به سبب فقر و فاقه، خودكامگي، حيله‌ورزي، بي‌قانوني و آه و ناله كه در اطراف خود مي‌بيند، فغان برمي‌دارد. خود را شريك غم مردم مي‌داند، چه كند كه تنها قدرت شعرسرايي و سخن‌سازي و نوازندگي دارد و كمكي ديگر از دستش برنمي‌آيد:

علسگر از هر علمي خبر دارد،

اين برات مولا و كمال خودم است.

من بار قيل و قال مردم را بر دوش دارم،

من بينوا چه كنم آخر؟



متكي به مردم است و به عشق و به اتكا مردم شعر مي‌سازد:

علسگر! درمان از مردم خود جوي.

ناكسان و بدطينتان كرم ندارند.

از مجلسي كه خان و بيگ دارد فرار كن.

كه بركت از آن مجلس رخت مي‌بندد.



تحقير و توهين مي‌شنود اما از مقصد خود باز نمي‌گردد و ستم و حقارت را تحمل مي‌كند:

علسگر! عصيانت فزون از حد است.

كشته‌ي زنبور هم از كندو دست نمي‌شويد.

ناكسان و بدطينتان و هرجايي‌ها،

چه دشنامي ماند كه به هنروران نگويند.



در بسياري از سروده‌هاي خود،‌ تابلوهايي جاندار و زنده از روزگار و زمانه‌ي خود به دست داده است. مثلا، در قوشماهاي بارديه «دلي علي»، «موللالار»،‌ «چيخيبدير» و جز اين‌ها. در اين تابلوهاي جاندار و طبيعي، از غارت مردم به دست خان‌ها، بيگ‌ها، فئودال‌ها و اربابان و به يغما رفتن ثروت ملي به وسيله‌ي مأموران و استثمارگران عمالي حكومتي روس سخن مي‌گويد. سروده‌اش با رديف «چيخيبدير» چنين است:

سروران من! شما را از زمانه‌اي گويم،

كه خيانت جهان‌گير شده است.

انصاف و مروت افسانه است.

قاضيان رياكار شده‌اند.

دزدان و قلدران قطار فشنگ مي‌بندند، 

و به فقرا و ناتوانان چپ چپ نگاه مي‌كنند.

هركس را كه دلشان بخواهد، مي‌زنند و مي‌اندازند.

هر زمان مأموران تزار به ده مي‌آيند،

خانه و كاشانه‌مان را غارت مي‌كنند.

مردم را به خاطر خراج و بهره‌ به زنجير مي‌كشند.

تازيانه بر پشتشان خط مي‌اندازد.



در سروده‌اي ديگر كه رديف «موللالار» دارد، مي‌گويد:

شمايان! چون بيد مي‌مانيد.

قد مي‌كشيد و بار نمي‌دهيد.

به ظاهر دوست و در باطن دشمن‌ايد.

اعتبار و وفاي به عهد نداريد.

مال فقرا را حلال مي‌دانيد.

از شيطان لعين مطلب مي‌طلبيد،

كم حرف مي‌زنيد و زياد مي‌خنديد.

ناموس و غيرت و شرم نداريد.



خلاقيت اصلي عاشيق علسگر از تغزل و موسيقي عاشيقي مايه مي‌گيرد. او زيباترين نمونه‌هاي شعر غنايي را آفريده است. اما به طور كلي آميزه‌اي از حماسه و سروده‌هاي قهرماني نيز دارد كه در آن‌ها به مسايل اجتماعي و سياسي زمان خود توجه كرده است. در سده‌ي گذشته روستاييان آذربايجان به سبب ظلم و ستم بي‌انتهاي اربابان و دولتيان قاجاريه و تزار چندين بار عصيان كردند و قهرماناني مانند «قاچاق نبي»، «آدي گؤزل»، «يارعلي»، «دلي علي» كه اين عصيان‌ها را رهبري مي‌كردند، ظهور كردند. عاشيق علسگر بارها از اين حادثه‌ها ياد كرده و در تعريف از اين قهرمانان، آهنگ‌ها و سروده‌هايي جاودانه ساخته است، مخصوصا ستايش‌هاي فراواني از «دلي علي» دارد كه در آهنگي حماسي اجرا مي‌شود:

نامت چون خورشيد جهان را تسخير كرد،

تو سلطان و خانِ جوانمردان هستي، دلي علي!

مرادت از پير من شاه مردان گرفته‌اي،

شأن و شوكتت چنين افزوده است، دلي علي!

وقتي قامت مردانه‌ات بر پشت اسب قرار مي‌گيرد،

فلك خود بر آن احساس فخر مي‌كند.

هنگامي كه نعره مي‌زني و به صف «سالدات»3‌ها نهيب مي‌كشي،

خون چون سيل روان مي‌سازي، دلي علي!

نامردان از دست تو حاشا مي‌كشند،

جوانمرد غيرتمند هستي، زنده باشي.

گلوله‌ات سنگ را نيز سوراخ مي‌كند،

به تنهايي صد تن از دشمنان را فراري مي‌دهي، دلي علي!

تو درس از علي اعلي گرفته‌اي،

از قلعه‌اي چون خيبر هم نمي‌هراسي.

آن كان كرم، تو را از هر بلا و مصيبت نگه دارد.

من علسگرم، تو جشن عروسي داري،

در گؤيچه‌ كارها رو به راه نيست.

در راه جوانمردي چون تو،

جان عاشيق فدا باد! دلي علي!



عاشيق علسگر شعرهاي اخلاقي و تربيتي هم دارد. ‌مي‌توان گفت كه او هميشه به مردم اندرزهاي پدرانه مي‌دهد. به گفته‌ي خودش، اين وظيفه‌ي مهم هر عاشيق است. در اوستادنامه‌هاي خود، گذشته از آن‌كه اندرزهاي فراوان دارد، بينش فلسفي و عقايد خود درباره‌ي آفرينش كاينات، پيدايش جهان و اسطوره‌هاي اسلامي را نيز آورده است و در آهنگ‌هايي كه بر اين گونه سروده‌ها ساخته، از موسيقي مقامي مايه گرفته است.

در آثار خود هميشه خيرخواهي، دوستي، گشاددستي، وفاي به عهد، رفاقت و ديگر سجاياي نیكوي انساني را تبليغ و از صفات زشت چون خيانت، نامردي، آزمندي، دزدي و غيره انتقاد مي‌كند:

جوانمرد آن است كه ناموس شناسد.

تا دم مرگ بر دوست دروغ نگويد.

سري را كه در راه عهد و پيمان نرود،

با هندوانه‌اي مي‌توان عوض كرد! 



در شعر‌هاي تغزلي عاشيق علسگر پيوسته دو چهره و يا دو تمثال وجود دارد. تمثال نخست، عاشيق و تمثال ديگر، معشوق است. دل عاشيق، گاه غمين و زماني شادان است. گاه از معشوق خود گلايه‌مند است، شكوه و وقتي نيز آشتي مي‌كند. آهنگ‌هاي ساخته شده بر اين‌گونه اشعار، پرنشاط و رقص آفرين است:

اي بي‌مروت! در راه تو،

آن مايه آه كشيدم، دلم خون شد،

قامتم خميده گشت و رنگم پژمرد،

چون گلستان خزان‌زده شدم.



سلطان زيبا رخان! شاه فرشتگان!

جانانه‌ي سبزينه چشم من، از پيشم مرو!

از غم تو بيمارم،‌آه مي‌كشم،

بر بستر مرگ هستم، ايمان من، مرو!



عاشيق علسگر، در دشوارترين فورم‌هاي شعر عاشيقي طبع‌آزمايي كرده است. حتي روايت شده كه دشوارترين نوع تجنيس، يعني «دوداق ده‌يمز تجنيس» را عاشيق علسگر اول بار سروده است. در اين نوع تنجيس‌ها، وي از سويي جناس مي‌آفريند و از سوي ديگر از واژه‌هايي سود مي‌جويد كه در تلفظ آن، لب‌ها به هم نخورد. عاشيق علسگر بي‌گمان با ادبيات مكتوب و رسمي نيز آشنا بود. در يكي از اشعارش از نسيمي5، فضولي6 و حافظ ياد مي‌كند: 

ساز من پرده و سيم ندارد.

بخوان كه نسيم بر سيم مي‌نوازد.

آيه‌هايي كه از فضولي، حافظ و نسيمي بر جاي مانده فرا ياد من هست.



گذشته از اين‌ها، بارها از فرهاد، شيرين، ليلي، مجنون و ديگر تمثال‌هاي ادبي و عرايس و معاشيق مشرق زمين نام مي‌برد كه دليل آشنايي او با ادبيات كلاسيك فارسي و عربي است. 

عاشيق علسگر در معناي واقعي كلمه، خنياگر زيبايي‌هاست. در سرتا‌سر آفرينش ادبي و موسيقايي وي، نمي‌توان آهنگي و سروده‌اي يافت كه در آن از دلبر و دلبري و زيبايي سخن نگفته باشد. نوع «گؤزه‌للمه»7ها كه همگي در وصف زيبايي است، مخصوصا شايان دقت است. به نظر عاشيق، گؤزه‌للمه خود نيز كه در وصف زيبارخان و زيبايي‌ها مي‌آيد، بايد زيبا باشد، نمونه‌ي زيبايي باشد و سراينده‌ خود نيز از كمال و معرفت بهره‌ياب باشد:

عاشيق كه ديار به ديار مي‌گردد،

بايد صاحب كمال باشد.

در نشست و برخاست ادب شناسد،

در علم معرفت سرشار باشد.



در هر يك از تابلو‌هايي كه از زيبايي‌هاي طبيعت و يا جمال و دلربايي دلبران ترسيم مي‌كند، ابداع هنري به كار رفته است. در آوردن تشبيه، مراعات نظير، مجاز و مقايسه و غيره از شايستگي و قدرتي بي‌مثل بهره‌مند است. استادِ تشبيه است. در شعر خود انواع تشبيه‌ها را به ‌كار برده است. بحث در اين موارد زماني ممكن است كه بتوان متن اصلي را در اختيار خواننده گذاشت.8

هر يك از عاشيق‌هاي معاصر آذربايجان مفتون زيبايي‌هاي شعر عاشيق علسگر هستند و مقادير كثيري از ساخته‌هاي او را از حفظ دارند و او را استاد عاشيق‌ها و خداوند سخن مي‌شناسند. هر عاشيق جوان، ناگزير از مراجعه به شعرهاي او و استفاده از صنايع بديع به‌ كار رفته در سروده‌هايش است و آهنگ‌هاي منسوب به وي را اجرا مي‌كنند. 



پي‌نوشت‌‌ها:

1. ديوان عاشيق علسگر، چاپ باكو، 1963، ‌ص 445.

2. نمونه‌هاي شعري از ديوان عاشيق علسگر، چاپ باكو برگزيده شد.

3. سالدات: سرباز روسي.

4. «دوداق ده‌يمز» گونه‌اي شعر است كه كلماتي با آواك‌هاي غير لبي در آن‌ها آورده مي‌شود و مصراع‌ها گذشته از جناس‌هاي گونه‌گون، داراي قافيه‌هاي دروني نيز هستند.

5. «سيد عماد الدين نسيمي»، شاعر حروفي مسلك قرن دهم كه در شهر حلب، پوست از تنش بركندند.

6. «محمد بن سليمان فضولي» شاعر قرن دهم، صاحب آثار فلسفي، نظير مطلع الاعتقاد.

7. «گؤزه‌للمه» گونه‌اي آهنگ بسيار شاد عاشيقي است كه ريتم‌هاي پر هيجان دارد.

8. طالبان مي‌توانند به منابع شعر و موسيقي عاشيقي كه در سال‌هاي اخير در كشورمان چاپ شده، مراجعه كنند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید