چاپ

 مشخصات کتابکتابهای دکتر حسین محمدزاده صدیق- دوزگون

نام: دو گفتار ادبی پیرامون زندگی و خلاقیت
قوسی تبریزی و میرزا شفیع واضح
نوبت چاپ: اول
محل نشر: تهران
سال نشر: 1356
موضوع: شرح حال.
68 ص.

شرح مختصر كتاب

در اوايل دهه‌ي پنجاه يكي از شاخه‌هاي فعاليت ادبي دكتر صديق، معطوف به تأليف و يا ترجمه‌ي شرح احوال شاعران كلاسيك آذربايجان بود كه در اين راستا شرح حال نظامي گنجوي ( اثر برتلس) و شرح حال خاقاني شرواني ( مستخرج از كتاب تاريخ ادبيات آذربايجان تأليف آكادمي علوم جمهوري شوروي آذربايجان) چاپ شد. كتاب حاضر نيز از همين مجموعه برگزيده شده و به فارسي روان ترجمه گرديده است. نمونه‌هاي اشعار دو شاعر فوق، به دليل ممنوعيت انتشار متون تركي در انتهاي كتاب آورده شده است. 

فهرست

1. قوسی تبریزی.. 2

1- زندگانی. 2

2- آفرینش شعری.. 4

3- سخندانی. 9

2. میرزا شفیع واضح. 11

1- زندگانی. 12

2- آثار 13

3- مضامین. 15

4- مرده ریگ.. 16

5- طنز 18





دو گفتار ادبي پيرامون زندگي و خلاقيت

قوسي تبريزي و ميرزا شفيع واضح



آنچه در این مجموعه می‌خوانید، برگردان دو گفتار ادبی برگزیده از تاریخ و ادبیات آذربایجان، چاپ آکادمی علوم آذربایحان شوروی (1990) است. گفتار اول پیرامون شاعری است «قوسی» نام که از پیروان مکتب تغزل محدبن‌سلیمان فضولی در تاریخ ادبیات آذربایجان به شمار است.

قوسی را شاعر شکایات و فریادها نام می‌دهند. ویژگی شعر شکوایی او صمیمیت و سادگی است. فریادهایش از دل کنده می‌شود و هیجانات قلبی حساس را بازگو می‌کند.

گفتار دوم پیرامون خلاقیت ادبی و فلسفی میرزا شفیع واضح متفکر و ادیب آذربایجان در قرن گذشته و استادِ میرزا فتحعلی آخوندزاده است.

نویسندگان هر دو گفتار از استادان اویات شناس و محقق تاریخ ادبی آذری و در رشته‌ی تحقیق خود صاحب نظر و مو شکاف هستند. امید که این جزوه در دادن شناخت علمی از این دو شاعر کلاسیک آذری نقشی داشته باشد.



1. قوسی تبریزی
1- زندگانی
خلاقیت ادبی قوسی تبریزی، در دوره‌ی کلاسیک تاریخ ادبیات آذری، جای والا و پر اهمیتی دارد. مرده‌ریگ بدیعی وی، در شناخت دیدگاه‌های هنری، سیاسی و فلسفی دورانی خاص نیز، کمک شایان توجهی به ما می‌کند. هنروری‌های ماهرانه‌ی قوسی تبریزی و ایده‌های والای بشری موجود در شعرش، سبب آوازه‌ی او در میان ملل همجوار نیز گشته است.

تاکنون دو دستنویس از آثار این شاعر به دست آمده است. نخستین در موزه‌ی بریتانیای انگلستان و دومی در موزه‌ی دولتی جمهوری گرجستان شوروی نگه‌داری می‌شود. دیوان نخستین از آغاز و انجام چند ورق افتادگی دارد، اما دومی کامل است. دو نسخه‌ی دیگر از دیوان او در دست بوده که تاکنون پیدا نشده است. یکی از اینها از آن فریدون کؤچرلی و دیگری در دست محمد علی تربیت بوده است.1

فریدون کؤچرلی در کتاب «مواد تاریخی ادبیات آذربایجان»، نمونه‌هایی از غزل‌های او را داده و سلمان ممتاز نیز پاره‌یی از شعرهای او را چاپ کرده است.2 در این کتاب، 62 غزل، یک مخمس، چند رباعی و مفردات آمده است. این همه، بخش ناچیزی از دیوان او را در بر می‌گیرد.

بسیاری از تذکره‌نگاران فارسی، هندی و آذری، پیرامون قوسی تبریزی سخن گفته‌اند. ولی از آنجا که گفته‌های آنان پیچ در پیچ است، شناخت زندگی قوسی دشوار می‌نماید. و این همه، مانع دادن تصویر روشنی از شخصیت شاعر می‌شود. پروفسور ح. آراسلی که همه‌ی منابع موجود در پیرامون زندگی و شخصیت او را بررسی کرده است، احتمال می‌دهد که سه تن قوسی بوده‌اند: پدر، پسر و نوه. و هرسه تخلص یکسان داشته‌اند.

سام میرزا فرزند شاه اسماعیل ختایی، در «تحفه‌ی سامی» شاعری به نام قوسی تبریزی را به کوتاهی یاد می‌کند.

سپس یک بیت فارسی از او نمونه می‌آورد. لازم به یاد‌آوری است که همه‌ی شعرهای موجود در دو دیوان نام رفته در بالا، به آذری سروده شده و از نظر هنر بدیعی در مرتبه‌ی والایی قرار دارند. در این شعرها، به «قافیه‌ی نادرست» برخورد نمی‌کنیم. پس آن قوسی که سام میرزا او را می‌شناساند، سراینده‌ی این دو دیوان نیست.

نورحسین، نصرآبادی، م. تربیت، شارل ریو و دیگران نیز درباره‌ی قوسی آگاهی‌هایی به دست داده‌اند. بیش از همه، فریدون بیگ کؤچرلی در کتاب «مواد تاریخ ادبیات آذربایجان» از قوسی سخن می‌گوید و به تحلیل آثار او می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که قوسی در تبریز و یا یکی از آبادی‌های آذربایجان چشم به جهان گشوده است.

ف. کؤچرلی با دادن نمونه‌هایی از دیوان قوسی، ثابت می‌کند که او هنرمندی با ذوق و نازک اندیش بوده و تلاش داشته است که مناسبت خود را به زندگی و اجتماع انسانی به سادگی بیان دارد.

پس از کؤچرلی، سلمان ممتاز، دومین پژوهشگر زندگی قوسی، پاره‌یی از شعرهای او را با پیشگفتاری درباره‌ی زندگی و آثار او، نشر کرد. سلمان ممتاز در نوشتن این پیشگفتار، از «روز روشن»، «نگارستان دارا» ی نورحسین، «کاتالوگ» شارل ریو و از «تاریخ و ادبیات ترکیه» تالیف آکادمیسین آ. کریمسکی سود جسته و آگاهی‌های بایسته را گرد آورده است.

ممتاز در پیشگفتار از هنرمندانی که قوسی بر آنان نظر داشته است، سخن می‌گوید و به این نتیجه می‌رسد که وی بیش از همه پیرو فضولی و میرزا طاهر وحید بوده است.

پژوهش سلمان ممتاز، بعدها چراغ راه بسیاری از پژوهشگران به ویژه اسماعیل حکمت محقق ترکیه که به تدقیق ادبیات آذری پرداخته است، گشت. ا. حکمت در کتاب «تاریخ ادبیات آذری» خود، از قوسی مستقلا بحث کرده است.3 ولی نتوانسته است از پژوهش سلمان ممتاز پا فراتر گذارد. به آفرینش ادبی قوسی نپرداخته، پیرامون جهان‌بینی او سخنی نگفته و تلاش کرده است جهات اجتماعی خلاقیت او را در هاله‌یی از لفاظی‌ها پنهان کند.4

پروفسور حمید آراسلو خدمت شایانی در امر پژوهش و نشر آثار قوسی انجام داده است. همه گفته‌های سید عظیم، شارل ریو، فریدون بیگ کؤچرلی و اسماعیل حکمت را پیرامون قوسی گرد‌آورده، جهات مثبت آن‌ها را شکافته و موارد سهو و منفی‌شان را برملا کرده است. بخش اعظمی از آثار شاعر را نیز با مقدمه‌یی گسترده، ‌به چاپ رسانیده است.5 ح. آراسلو از نسخه‌های موجود در بریتانیا و گرجستان بهره جسته و غزل‌ها، مربع‌ها، مخمس‌ها، مسدس‌ها، ترجیع‌بندها و ترکیب‌بندهای شاعر را فراهم آورده است.

علی‌جان قوسی در تبریز زاده شده است، سال‌های کودکی را نیز در همان جا گذرانیده است. در سال‌های جوانی به وسیله‌ی پدرش اسماعیل قوسی، با هنر شعر آشنا شد و به مطالعه‌ی کلاسیک‌های آذری، به ویژه فضولی پرداخت. پدر قوسی پیشه‌ور بوده است.

گمان می‌رود قوسی تحصیلات اولیه را پیش پدر خود گذرانیده و نیز در مکتب‌خانه‌های تبریز تلمذ کرده است. سپس به اصفهان که در نتیجه‌ی سیاست شاه عباس به مرکز جدید صفویان بدل می‌شد، کوچ کرده است. در این دوران، تبریز به تدریج از رونق و اهمیت و مرکزیت خود می‌کاست و جای خود را به اصفهان می‌داد.

شاه عباس بسیاری از شاعران و دانشمندان آذری، فارس و غیره را به زور و جبر به اصفهان کوچاند. علی‌جان جوان نیز در چنین بحبوحه‌یی به آنجا رفت. او که کودکی در محیط شعر نشو و نما کرده بود، در اصفهان پیش آقا حسین خوانساری تلمذ می‌کند، با شاعران و دانشوران زمان آشنا می‌شود و با وحید شاعر بزرگ آذری آن دوران دوستی می‌کند. میرزا طاهر وحید، تاریخ‌نویس شاه عباس ثانی، بعدها وزیر شاه سلیمان شد. به زبان‌های آذری، فارسی، عربی و هندی، بیش از 90 هزار بیت شعر از خود به جای گذاشته است.6

دوستی با شاعران و هنرمندان زمان، در گسترش جهان‌بینی شاعر تاثیر به سزا می‌گذارد.

قوسی زندگی بسیار ساه داشته است. در باره‌ی خود اندک سخن گفته است و آنجا هم که حرفی می‌زند، از نیاز سخت مادی می‌نالد:

فرشم حصیر بوریا و خانه‌ام چون مسجد،

ببین که چه دهخدایی عجیبی دارم.7

در خانه‌یی مفروش با بوریا و حصیر، و چون مسجد، زندگی می‌کند، و چندان هم ناخرسند نیست. انگار با ناداری خود، به ریش زمانه می‌خندد و به دهخدایی شگفت‌آور خود در پرده می‌خندد . . . 



پانوشت:

1. ركـ . ف. كؤچرلي. آذربايجان ادبياتي تاريخي ماترياللاري، باكو، 1925، ج 1، بخش 1، ص 175. نويسنده درباره‌ي ديوان قوسي كه پيش خود داشته مي‌نويسد:«ديوان اشعار و غزليات قوسي از شعراي نازك‌انديش و خوش طبع آذربايجان به دستم افتاد.» همه‌ي شعرهايي كه ف. كوچرلي از قوسي نمونه آورده و يا نشر كرده است، در نسخه‌ي موزه‌ي دولتي گرجستان موجود است. چه بسا كه اين نسخه متعلق به او بوده است. 

2. قوسي، نشر سال 1925، باكو.

3. اسماعيل حكمت. تاريخ ادبيات آذربايجان، 2 جلد، باكو، 1928. 

4. ج. آراسلو، تاريخ ادبيات آذربايجان در سده‌هاي 17 و 18، باكو 1956، ص 153.

5. قوسي تبريزي، منتجات، باكو، 1958.

6. تذكره‌ي روز روشن، مطبعه‌ي شاه جهان، 1339 ق. ، ص 564.

7. بوريا فرشم و ائويم مسجد،

نه گؤزه‌ل كندخداليغيم واردير!

(ديوان، فتو صورت نسخه‌ي بريتانيا،‌ص 23)