چاپ

مشخصات کتابکتابهای دکتر حسین محمدزاده صدیق

نام کتاب: دیوان اشعار تركي سيد عظيم شيرواني
مؤلف: سيد عظيم شيرواني
ناشر: نداي شمس
سال نشر: 1387
محل نشر:  تبریز
نوبت چاپ: اول
موضوع:  ادبیات
زبان: تركي

قطع: وزيری
725 ص.

شرح مختصر كتاب

تدوين ديوان عارف بلند همت و عاشق پاكباز آذربايجاني، سيد عظيم شيرواني يكي از خواسته‌هاي ديرين استاد گرانمايه‌ي سرزمين ايران بود. از سال 1384 بعد از بررسي اكثر متوني كه در مورد سيد عظيم تا آن زمان به فارسي، تركي و لاتين چاپ شده بود، سرانجام از روي سه متن، ديوان سيد را تدوين كردند آن سه متن به قرار زير است:

1- نشر تبريز (داش باسماسي). 2- چاپ نشر آذر. 3- متن تنقيدي سليمان رستم اف.

استاد با تصحيح املا و اعمال نظرات علمي خود، به بازنويسي اشعار مشغول شدند كه حاصل آن چند صد صفحه دست نويس ايشان بود. مانند هميشه نيز مقدمه‌اي جامع و كامل بر ديوان نوشتند و در بيان، تشريح و تبيين انديشه‌هاي اين عارف دل افگار و سيد بزرگوار به نحوي شايسته سنگ تمام گذاشتند. و در انتهاي كتاب نيز فهرستي هفت گانه افزودند.‌

لازم به ذكر است كه در تمام مدتي كه استاد بر روي ديوان سيد عظيم الشأن كار مي‌كردند، بسيار اتفاق مي‌افتاد كه با چشماني اشك آلود و با عشقي سوزان كار مي‌كردند يا زماني به حال شور و جذبه مي‌افتادند و به بيان انديشه‌ها و تشريح ابيات عارفانه‌ي سيد مشغول مي‌شدند در حالي كه بغض گلويشان را گرفته بود و با سوز و گداز از نگرش والاي سيد سخني مي‌گفتند. عشق و محبت، چيزي بود كه هميشه در تدوين اين كتاب مي‌شد از حالات استاد احساس كرد.

استاد در مقدمه‌ي كوتاه فارسي خود چنين مي‌فرمايند:

« سيّد عظيم فرزند سيّد محمد در سال 1251 هـ . (1835 م.) در شهر شماخي چشم به جهان گشود. در هفت سالگي از پدر يتيم ماند و پيش جد پدري‌اش: ملاحسين، به تحصيل پرداخت. در جواني براي تكميل تحصيلات خود به نجف، كربلا، شام، قاهره و بيت المقدس رفت و روزگاري نيز در بغداد و استانبول رحل اقامت افكند و نيز به زيارت حج رفت و مانند سلف خود خاقاني، در مكه و مدينه چكامه‌هاي غرّايي در توحيد و نعت پيغمبر سرود. پس از بازگشت به زادگاه خويش به تدريس روي آورد. بزرگاني چون ميرزا علي اكبر صابر (هوپ هوپ) و سلطان مجيد غني‌زاده را تربيت كرد و چند انجمن ادبي از جمله «بيت الصّفا» را پي افكند.

سيّد عظيم را  كه درونمايه‌ي شعرش مبارزه با ستم و فساد و ريا است، بارها آزردند و سرانجام در شب 21 رمضان سال 1315 هـ . در شهر شماخي هنگام خروج از مسجد، شهيدش كردند.

سيّد عظيم گذشته از ديوان، داراي آثاري با نام‌هاي قصص الانبياء، غزوات حضرت علي، ربع الاطفال، شيروان نامه، حكايات منظوم و غيره است.

من با شعر سيّد عظيم و با نام او در دوران نوجواني آشنا شدم. با شيندن دو بيت زير:

من اؤيله بيلرديم كي منه يار اولاجاقسان،

عالمده منه يار وفادار اولاجاقسان.

من اؤيله خيال ائتميش ايديم، اي گول رعنا!

سربسته اولان غملره غمخوار اولاجاقسان. . .

 

كه خواننده در فيلم جاوداني «او اولماسين، بو اولسون»  به نوايي بسيار حزين مي‌خواند، به دنبال ديوانش گشتم و در سال 1339 توانستم آن را در كتابخانه‌ي «تربيت» تبريز به چنگ آورم. سال‌ها با همين نسخه مأنوس بودم و غزل‌هاي سوزناك و نابش را منبع الهام خود قرار دادم. در فراز و نشيب سال‌هاي عمرم، يكي از آرزوهايم كار علمي بر روي ديوان وي بود و اينك كم و بيش به آن دست يافته‌ام. و ثمره‌ي تلاش خود و اين حاصل ناچيز تكاپوهايم را نثار صفّ نعال عاشقان صافي ضمير و پرشور و حال ديوان شورانگيز سيّد عظيم مي‌كنم.»