دیوان کامل اشعار ترکی «یونس امره» به تصحیح دکتر ح. م. صدیق منتشر می‌شود. این کتاب در 463 صفحه رقعی با مقدمه‌ی مبسوط از استاد در شرح زندگی و عقاید و افکار یونس امره - شاعر قرن هفتم هجری و معاصر مولانا جلال الدین رومی - زیر چاپ است. 

به نظر مصحح کتاب، یونس امره اهل خوی است که به آناتولی مهاجرت کرده است. او با مولانا جلال الدین رومی ملاقات داشته و همزمان با سلطان ولد از اولین شاعران صاحب دیوان ترکی به شمار می‌آید. در زیر مقدمه‌ی فارسی این اثر را به قلم دکتر صدیق می‌خوانید:

یونس امره به روایتی در سال 638 هـ. در شهر خوی متولد شده است. در سال 720 هـ. چشم از جهان فرو بسته است. در باب محل وفات وی روایت‌های مختلف وجود دارد. روستاهایی هم که به عنوان محل درگذشت در اسناد و وثایق بکتاشیه آمده، در آن روزگار جزء خاک ایران بوده است. گرچه یونس امره در ترکیه بیش از ایران معروف شده است، اما هنوز هم طائفه‌های مختلف طرائق صوفیه در کشورمان، او را از شاعران مکتب مولویه به حساب می‌آورند و اشعارش را در مجالس آئینی با شور و جذبه‌ی خاصی به آواز می‌خوانند.

در سال‌های پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، در ایران برگزیده‌ی آثار وی چند بار به زیور طبع آراسته گردید. از جمله کتاب عشق ایشیغې از آقای سیامک حسن علیزاده.[1]

این‌جانب در سال 1369 بحش‌های از سروده‌های او معروف به «الهی»ها را در کتاب سیری در آثار شعرای مکتب مولویه نقل کردم و در سال 1371 نیز اشعاری از او را در کتاب برگزیده‌ی متون نظم و نثر ترکی که برای تدریس در دانشگاه‌ها تدوین شده بود، آوردم. اینک دیوان تقریباً کامل وی را با استفاده از سه چاپ انتقادی آثارش انتشار می‌دهم. متن مثنوی اخلاقی رسالة‌النصحیه را نیز با بهره‌جویی از نشر علمی آن، به دیوان می‌افزایم که امیدوارم در شناخت از این شاعر موحد و الهی‌سرا مفید افتد.

دیوان یونس امره، پیش از این، در ترکیه بارها از سوی یونس پژوهان تصحیح، چاپ شده است. با ارج‌گذاری به زحمات این محققان، من دیگر نیاز چندانی به تصحیح ندیدم و با استفاده از چهار نسخه‌ی چاپی معتبر زیر نشر حاضر را آماده ساختم:

1. چاپ عبدالباقی گؤل‌پینارلی[2]

در این چاپ اشعار یونس امره به ترتیب موضوعی تنظیم شده است. به نظر نمی‌رسد این‌گونه تقسیم‌بندی اشعار دیوان‌های کهن چندان مفید فایده باشد. مضمون‌هایی مانند عشق، هجران، فراق، غربت و جز آن در اغلب اشعار تکرار شده است. ترجیح یکی از موضوع‌ها بر دیگری گرچه کاری ذوقی به شمار می‌رود، اما دقائق دقت علمی را از بین می‌برد.

متنی را که آن مرحوم اساس قرار داده و چاپ کرده است، نسخه‌ی خطی نفیسی است که در اواخر قرن نهم استنساخ شده است. فتوصورت این نسخه بعدها در سال 1991 در آنکارا انتشار یافت. از نظر من، قابل اعتمادترین چاپ دیوان یونس امره، فعلاً همین چاپ است.

2. چاپ فاروق تیمورتاش [3]

مرحوم پروفسور دکتر فاروق تیمورتاش تعداد 326 قطعه از اشعار یونس امره همراه 37 قطعه شعر منسوب به او را با مقابله‌ی هفت نسخه‌ی خطی در سال 1980 در استانبول چاپ کرد. در این چاپ، اشعار به ترتیب حرف آخر قافیه و به سیستم الفبایی تنظیم شده است.

وی فهرست الفبایی مطلع‌ها را هم به انتهای کتاب خود اضافه کرده است. وی همه‌ی سروده‌های یونس را، جز مثنوی، به صورت غزل آورده است.

3. چاپ صباح‌الدین ایوب اوغلو

این کتاب در سال 1980 در 358 صفحه چاپ شده است.[4] عیب اصلی کار او آن است، همه‌ی ابیات اشعار یونس را به صورت چهار مصراعی در آورده و همه را قوشما و یا گرایلی عرض کرده است.

4. چاپ برهان توپراق [5]

در این چاپ اشعار دیوان یونس امره به ترتیب زمانی: جوانی، دوره‌ی کمال و پیری منظم شده است. این مجموعه که اول بار در سال 1933 انتشار یافته است. دارای 113 الاهی، مثنوی رسالة النصحیه و گفتارهایی از نیازی عصری و بورسالی اسماعیل حقی است. این کتاب پنجمین بار در سال 1972 چاپ شد. برهان توپراق علاوه بر بخش‌بندی سه گانه‌ی اشعار، برای هر شعر تیتری نیز از داخل آن انتخاب کرده است. او نیز مانند تیمورتاش و گول‌پینارلی همه‌ی اشعار یونس را غزل فرض کرده و گرایلی‌ها و قوشماها را هم در قالب غزل ریخته است.

5. چاپ ضیاء باقیرجی اۏغلو [6]

این کتاب که در سال 2003 به چاپ دوم رسید، دارای 364 قطعه شعر از یونس امره است که به ترتیب حرف آخر قافیه، مصراع دوم مطلع ولی به سیستم الفبای لاتین تنظیم شده است.

مصحح، گذشته از انطباق تنظیم اشعار به الفبای لاتین، دچار خطای عدم تفکیک انواع شعر از هم نیز شده است. یعنی او نیز غزل‌ها، گرایلی‌ها و قوشماها همه را پشت سر هم چیده است. وی گذشته از مقدمه، نزدیک بیست مقاله‌ی کوتاه درباره‌ی یونس امره از اشخاص مختلف را به کتاب خود ضمیمه کرده است.

6. چاپ‌های مصطفی تاتچی

مصطفی تاتچی یکی از پژوهشگران پر کار نسل جدید ترکیه (متولد 1340 ش.) در میان نزدیک هفتاد اثر تحقیقی که تا کنون منتشر کرده، بیش از همه به یونس امره پرداخته است. این آثار به شرح زیر است:

1- رسالة النّصحیه.[7]

2- دیوان الاهیات یونس امره.[8]

3- یونس شاعر.[9]

4- تفسیرهایی از یونس امره.[10]

5- کلیات یونس امره (4 جلد).[11]

6- شرح احوال یونس امره.[12]

7- عاشیق یونس و اشعار دیگر یونس‌ها.[13]

8- شرح‌های دیوان یونس امره.[14]

9- مقالات پیرامون یونس امره.[15]

 

7. نسخه‌ی خطی کتابخانه‌ی فاتح [16]

نسخه‌ای که عبدالباقی گول‌پینارلی در آماده‌سازی نشر خود، از آن بهره برده است، نسخه‌ای است که دارای 194 الاهی، یک مناجات و متن رسالة النصحیه است. در تهیه کتاب حاضر، این متن نیز زیر دستم بود و مواردی که از چشم مرحوم گول‌پینارلی مغفول مانده بود، با مراجه به آن اصلاح کردم.

متن انتقادی رسالة النصحیه را مصطفی تاتچی در سال 1991 چاپ کرده است.[17] وی پنج نسخه‌ی خطی از این مثنوی را با هم مقابله کرده و نسخه بدل‌ها را در پاورقی‌ها داده است. من با استفاده از نسخه بدل‌ها، متنی را که قانعم می‌کرد، بازسازی کردم و در این مجموعه وارد ساختم.

8. تعداد اشعار

همان‌گونه که بعد از سیدعمادالدین نسیمی تبریزی، نسیمی‌های دیگری پیدا شدند و به سبک و شیوه‌ی وی شعر سرودند، پس از یونس امره نیز یونس‌های چندی ظهور کردند و اشعاری یونس‌وار سرودند. این است که کسی تاکنون نتوانسته است تعداد واقعی اشعار خود یونس امره را تعیین کند. 133 قطعه شعر از چاپ مرحوم گول‌پینارلی در چاپ مرحوم تیمورتاش وجود ندارد و 26 قطعه شعر چاپ او نیز در چاپ گول‌پینارلی نیامده است. دیگر چاپ‌ها که فاقد صبغه‌ی علمی هستند، اغلب نوعی گردآوری و تنظیم به حساب می‌آیند.

من فعلاً ادعای تعیین غث و ثمین و تشخیص اشعار واقعی و جداسازی آن‌ها از اشعار مشکوک و منسوب به یونس امره را ندارم. در کتاب حاضر که زیر دست خواننده است، متن چاپ گول‌پینارلی را اساس قرار دادم و قطعه شعر موجود در چاپ تیمورتاش و نیز 3 قطعه شعری را که در دستنویس پیرداوری آمده است، و نیز رسالة النصحیه را که مصطفی تاتچی تصحیح و چاپ کرده است، بر آن افزودم و بدین گونه کلیات اشعار یونس امره آماده شد که امیدوارم خواننده‌ی ایرانی را از مراجعه به چاپ‌های خارج از کشور بی‌نیاز کند.

مشکل عمومی چاپ‌های ترکیه در آن است که مصححان متون کهن، اولا آواک‌ها /ق/، /خ/ و واک /ə/ (=فتحه) را در سیستم الفبایی لحاظ نمی‌کنند و آن را به ترتیب تبدیل به /ک/، /هـ/ و /e/ (= کسره) می‌نمایند. ثانیاً از آوانویس، حرف‌نویسی را اراده می‌کنند. مثلاً مصدر /ائتمک/ در گذشته به صورت/ ایتمک/ نگارش می‌یافت. آن را تبدیل به /itmek/ می‌کنند. در حالی که حتماً باید /etmek/ بنویسند. یا واک /I/ را که در گذشته با واو نشان داده می‌شد، تبدیل به/U/ می‌کنند. در حالی که ما خودمان هم، هنوز در تبریز در نگارش ترکی مثلاً می‌نویسیم: /گلوبدور/، تلفظ می‌کنیم: /گلیبدیر/. به نخستین بیت در چاپ مرحوم تیمورتاش دقت کنیم:

Sensüz yola girürsem çarem yok adım atmağa, Gevdemde kuvvetüm sensin başum götürüp gitmeğe.

متن اصلی آن چنین بوده است:

سنسوز یلا گرورسم چاره‌م یوق آدیم آتمغه

گودمده قوتوم سنسن باشیم گترب گتمغه

به نظر ما باید به صورت زیر آوانویس می‌شد:

Sənsiz yola girirsəm çarəm yoq addım atmağa, Gövdəmdə quvvətim sənsən başım götürüp getməğə.

املا محور بودن آفت آوانویسی است. املا محوری سوغات غرب است. مستشرقان غربی با زبان ترکی فقط از طریق خواندن متون آشنا شدند و املا محور بودن آنان اجتناب‌ناپذیر بوده است. خواندن متون ترکی کهن با الفبای عربی و انتقال آن به الفبای لاتین را غربیان در ترکیه بنیان گذاشته‌اند.

جالب است که در آوانویسی متن منظومه‌ی حیدربابایهسلام را که از سوی دانشگاه استانبول چاپ شده است، همین املا محوری را اساس قرار داده‌اند مثلا آوانویسی یک بند از آن را چنین آورده‌اند:

Heyder Baba, ildırımlar şaḫanda,

Seller, sular şakğıldıyup aḫanda,

Gızlar ona sef bağlıyup baḫanda,

Selâm olsun şovketüze elüze,

Menim de bir adım gelsün dilüze.

برای ما تبریزی‌ها که با خود شهریار هم‌روزگار، هم‌شهری، هم‌لهجه و هم‌گویش هستیم، این خوانش، بسیار خنده‌دار و مضحک است. آوانویسی ما از این بند یقیناً با ترانسکریپسیون آن‌ها فرق خواهد داشت، یعنی:

şakğıldıyup را به صورت şaqqıldayıb

bağlıyup را به صورت bağlayıb

şovketüze را به صورت şovkətizə

elüze را به صورت elizə

gelsün را به صورت gəlsin

dilüze را به صورت dilizə

خواهیم نوشت.

من در تنظیم دیوان یونس امره، خودم را از زنجیر املا محوری رهانیدم و با توجه به این‌که یونس امره اشعار خود را به گویش ترکی آذری سروده است، ضوابط همین گویش را اساس قرار دادم.

1.در ایران در سال 1355 کتابچه‌ای در 72 صفحه با عنوان یونس امره، شاعر انسان‌گرای ترک به زبان‌فارسی از سوی مؤسسه‌ی فرهنگی منطقه‌ای چاپ شد.[18] که در آن چند قطعه شعر یونس امره نیز به فارسی برگردانده شده است.

2.در سال 1377 از سوی آقای سیامک حسنعلی زاده (ارگین) مجموعه‌ی با ارزشی تحت عنوان عشق ایشیغې چاپ شد.[19] این کتاب حاوی یک صد قطعه از زیباترین الاهی‌های یونس امره است که با مقدمه‌ای فاضلانه و با استفاده از متن چاپ مصطفی تاتچی انتشار یافته است.

3. در سال‌های اخیر گزیده‌ی دیوان یونس امره نیز از سوی آقای قدیر گلکاریان انتشار یافت.[20]



 [1] یونس امره، عشق ایشیغې، حاضرلایان: سیامک حسن علیزاده، تبریز، 1377.

[2]Yunus Emre, Hazırlayan: Abdulbaki Gölpınarl, İst., 1971.

[3]Ynus Emre Divanı -Bütün Şiirler-, Hzırlayan: Prof. Dr. Faruk Timurtaş, Ankara 1980.

[4] Sabahattin Eyuboğlu. Yunus Emre, Cem yay, İst., 1980.

[5] Burlan Toprak. Yunus Emre, İst.1942,

[6]Yunus Emre Dıvanı, Hzırlayan N. Ziya Bakırcıoğlu, Ötüken yayınlar, İst. 2003.

[7]  Tatçı, Mustafa. Risalet-ün Nushiyye, Tenkitli Metin, kültür Bakanlığı, Ankara, 1991.

[8] Tatçı, Mustafa. Yunus Emre Divânı, İlayiyat, kapı yayınları, Ank.

[9]  Tatçı, Mustafa. Yunus Şair, İst.

این کتاب اخیراً به زبان فارسی ترجمه و چاپ شد:

مصطفی تاتچی، یونس شاعر: گذری بر زندگی، آثار و احوال یونس امره، ترجمه‌ی آیدین فرنگی، اردبیل، نشر کتاب عنوان، 1392.

[10] Tatçı, Mustafa. Yunus Emre Yorumları İşitin Ey Yarenler, H yayınları, Ank.

[11] Tatçı, Mustafa. Yunus Emre Külliyatı, İst. MEB. yayını, 2005.

[12] Tatçı, Mustafa. Yunus Emre Bibliyografyası, Milli ktp. yayınları, Ank, 1988, 104s.

[13] Tatçı, Mustafa. Açık Yunus ve diğer yunusların şiirleri, Kültür Bakanlığı yayınları, Ank, 1991.

[14] Tatçı, Mustafa. Yunus Emre Şerhleri, İst. 2008, 2 baskı.

[15] Tatçı, Mustafa. Yunus Emre ile ilgili Makalelerden Seçmeler, Kültür Bakanlığı yayınları, Ank., 1991.

[16]Ynus Emre Divanı, Tıpkıbasım, Ankara, 1991.

[17] Dr. Mustafa Tatçı, Risaletö’n- Nushiyye, Tenkitli Metin, Ankara, 1991.

[18] طلعت سعید حلمان، یونس امره شاعر انسان‌گرای ترک، ترجمه وحید امام، مؤسسه فرهنگی منطقه‌ای.

[19] عشق ایشیغې، یونس امره‌نین ایلاهی‌لری، حاضیرلایان: سیامک حسن علیزاده (ارگین)، تبریز، 1375.

[20] گزیده‌ی اشعار عرفانی یونس امره (ترکی و فارسی)، مترجم: قدیر گلکاریان، تبریز، محق یاران، 1387.

دیدگاه‌ها   

مهدی از اردبیل
+5
سلام استاد

من کلا به ادبیات ترکی علاقه دارم و مخصوصا یونوس امره رو دوس دارم (البته تا به حال اشعار کمی ازش خوندم ولی بیشتر درباره زندگی و جایگاهش مطالعه کردم)
خیلی عالی ده که کتابش در بازار ایران یافت بشه و البه امیدوارم کتاب جذابی باشه از لحاظ ظاهری ، حداقل مانند کتاب نسیمی
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید